مقاله رشته اقتصاد با عنوان اقتصاد اسلامی
	مقدمه
	اهداف یک نظام اقتصادی، آنهاهستند که اجزأ نظام (رفتارها و نهادها) برای دستیابی بدان سامان مییابند. ممکن است تصور شود نظامهای اقتصادی دارای اهداف مشترکند و اختلاف در راهها و روشهای دستیابی به اهداف مشترک، و اولویتی است که برای هر هدف در نظر گرفته میشود، ولی به نظر میرسد افزون بر اختلاف در روشها و اولویتها، تفسیری که از مفهوم برخی اهداف میشود نیز متفاوت است. بیشتر اختلافات ریشه در نگرشهای گوناگون به مفهوم سعادت انسان و جامعة انسانی دارد و این خود نتیجة جهانبینیهای متفاوت است.
	معمولاً برای نظامهای اقتصادی، اهداف زیر را برمیشمارند.
	1- رفاه عمومی یا رفاه مصرفکننده.
	2- عدالت توزیعی
	3- رشد اقتصادی
	4-کارآئی اقتصادی
	5- اشتغال کامل
	6- ثبات قیمتها
	7- حفظ محیطزیست و مدیریت منابع طبیعی
	8- آموزش و سلامتی مردم
	ولی این اهداف در یک رتبه قرار ندارند. در این مقاله نشان داده شده که در نظام سرمایهداری، رفاه با مفهوم خاصی، هدف غائی است. رشد و عدالت توزیعی (در شرائط ویژه)، اهداف میانی هستند یعنی از آنجهت که در رفاه، مؤثرند، هدف قرار میگیرند. و بالأخره کارآئی، اشتغال کامل، ثبات قیمتها، حفظ محیطزیست و آموزش و سلامتی مردم، اهداف قریب اقتصادی هستند که مستقیماً هدف سیاستهای اقتصادی قرار میگیرند و از آنجهت که بر رشد و عدالت توزیعی مؤثرند، مطلوبند.
	 بر این اساس وقتی بین پنج هدف اخیر در عالم واقع، تزاحم روی دهد و برای مثال، ثبات قیمتها به افزایش بیکاری بیانجامد یا اشتغال بیشتر با کارآئی کمتر همراه شود و یا حفظ محیط زیست، موجب کاهش اشتغال گردد، اولویت (حداقل در حیطة نظر) با هدفی است که بر هدف میانی مهمتر و اولویتدارتری تأثیر بیشتر دارد. بنابراین در صورتیکه اولویت و مفهوم اهداف میانی، روشن شود، پس از آن، بحث از اولویت سایر اهداف، بحثی صرفاً علمی و کارشناسانه خواهد بود. 
	از این رو، در این نوشتار تنها اهداف غائی و میانی نظام اقتصاد سرمایهداری مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که تفسیر این نظام از «رفاه»، «رشد» و «عدالت»، و اولویتی که برای هر یک قائل است، برداشت خاصی از مفهوم  «سعادت فرد و جامعه» استوار است و این خود مبتنی بر نگرش خاصی به انسان و جامعه است که از دیدگاه اسلامی به نقد کشیده و نشان داده شده که نگرش اسلام به انسان و جامعه، در نقطة مقابل نگرش مکتب سرمایهداری قرار دارد و به همین جهت، سعادت فرد و جامعه از دیدگاه اسلام، بسیار متفاوت با تفسیری است که مکتب سرمایهداری از «سعادت» مینماید و لذا تفسیر اسلام از رفاه و عدالت و اولویتی که برای هر یک از رشد و رفاه و عدالت قائل است، با سرمایهداری متفاوت است. 1- نظام سرمایهداری در این نوشتار، شامل نوع لیبرال و ارشادی، هر دو میگردد زیرا نگارنده بر این باور است که فرق ایندو در اهداف نیست بلکه در برخی مبانی و روشهای دستیابی به اهداف است. حتی اختلافاتی که بین صاحبان مکاتب مختلف اقتصادی در این نظام وجود دارد (مانند کلاسیکها، نئوکلاسیکها، کینزیها، بولیون و...) مربوط به اهداف نیست.
	کلمات کلیدی:
اقتصاد اسلامی
نظام اقتصادی
صاحبان مکاتب مختلف اقتصادی
	فهرست مطالب
	اقتصاد اسلامی 1
	معمولاً برای نظامهای اقتصادی، اهداف زیر را برمیشمارند. 2
	«فائدهگرائی» و سعادت فردی و اجتماعی 5
	اکنون معیار «کالدور» را بنگریم؛ 12
	نتائج تفسیر فائدهگرایان از «سعادت» 13
	«مؤلفههای فردگرائی» 20
	عناصرعدالت اجتماعی در حوزة اقتصاد 31
	مقایسهای بین اهداف دو نظام 35
	نفی تابعیت و گذرنامه 37
	نفی مرزهای جغرافیایی 38
	نفی گمرکات و عوارض 39
	مرزداری اسلامی: آری 42
	احكام معاملات 53
	خـریـد و فـروش 53
	معاملات حرام و باطل 54
 
                                         
                                             
                                             
                                             
                                            